ماهورماهور، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

فرشته کوچولوى خونه ما

روزى که بدنيا اومدى

1391/12/17 15:56
نویسنده : zari za
94 بازدید
اشتراک گذاری
<body><p style="">با اطمينان ميگم که امروز بهترين روز زندگى من ميدونى چرا کوچولوى من؟..... <body><p> آخه قراره تو بياى پيش ما.الان تقريبا هشت ماه و نيم که شب و روز به تو فکر ميکنيم . همش از خودمون ميپرسيم تو سالمى؟ شبيه کى هستى؟ ديگه صبرم تموم شده .زودتر بيا پيش مامانى. ساعت پنج روز بيست اسفند سال نود من تو بيمارستان هستم دارم آماده ميشم تا تو بياى پيشم  به دستم سرم وصل ميکنن چقدر لحظه ها کند ميگذره اينجا همه چيز برام تازگى داره بالاخره نوبت من و تو رسيد . تو اولين نى نى هستى که امروز خانوم دکترمون بدنيا مياره من تو اتاق عمل هستم چشمم به ساعت روى ديوار مى افته ساعت هشت و چهل دقيقست دکتر بيهوشى اسمم رو ميپرسه و يه سوال ديگه که يادم نمياد به دکتر ميگم نميتونم نفس بکشم دارم خفه ميشم .... چشمام رو باز ميکنم چند ساعته خوابيدم ؟ همه چيز دور سرم ميچرخه بابايى کنار تختم ايستاده همينطور مامان جونى آقا جون و دايى . يه نى نى کوچولو تو بغلمه از خودم ميپرسم اين ديگه کيه ؟ يعنى واقعا خودتى؟ چقدر کوچولو و نازى تو دلم ميگم عاشقتم♥♥♥♥♥ خوش اومدى فرشته کوچولوى من
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)